مطالب بسياري درباره جاسوسي گوگل به سود غربيها منتشر شده که اين گزارش، با ذکر موارد متعدد، اين موضوع را براي کساني که به جاسوسبودن گوگل شک دارند، اثبات ميکند.
خواندن اين مطلب براي افرادي که جاسوسبودن گوگل و شدت خطر آن را براي کشورهايي مانند جموري اسلامي ايران نوعي "توهم توطئه" ميدانند و به آن بياعتنا هستند توصیه می شود.
شهركي را در نظر بگيريد كه فقط يك فروشگاه براي تأمين نيازهاي مردم داشته باشد. صاحب اين فروشگاه از آنجا كه آدم زرنگي است، همه جور جنس در آن ميفروشد. از مايحتاج منزل تا روزنامه و وسائل برقي و لوازمالتحرير و حتي در اين فروشگاه مكاني هم براي نگهداري كودكان و جايي براي استراحت والدين و گپ زدن آنها با هم تدارك ديده است.
صاحب فروشگاه از طريق مرور ليست كالاهايي كه مردم خريد ميكنند، به نيازهاي آنها و خانوادهشان پي ميبرد و برايشان برنامهريزي ميكند. او يك نقشه از شهرك با مقياس 1:500 روي يكي از ديوارهاي فروشگاه نصب كرده و مراجعان علاقهمند معمولاً مكان منزل خود را روي آن بررسي ميكنند. صاحب فروشگاه بدون اينكه كلامي با آنان صحبت كند، به مرور زمان آدرس منزل آنها را مييابد.
مثال بارز اين مسأله را در محلههاي خودمان ميتوانيم ببينيم. مغازهدارها اطلاعات جامعي در مورد اهل محل دارند. هركس اطلاعاتي در مورد كسي ميخواهد، از بقال محل ميپرسد!
***
ما از گوگل چه ميدانيم؟
بسياري از ما وقتي اسم گوگل به ميان ميآيد، تصويري از يك موتور جستوجوي مشهور در ذهنمان نقش ميبندد. اين شركت اينترنتي، هماكنون خدمات مختلفي را به كاربران سراسر جهان ارائه ميدهد. جستوجوي اطلاعات، پست الكترونيك (رايانامه)، گفتوگوي آنلاين (چت)، خواننده خوراك (فيدريدر) از مهمترين اين خدمات هستند اما خدمات گوگل به اينها منتهي نميشود. گوگل دهها سرويس مختلف را براي كاربران عرضه ميكند.
مثلاً Google Docs ابزار بسيار سودمند آنلايني است که جايگزين خوبي براي ورد و اکسل مايکروسافت محسوب ميشود. همهجا هم در دسترس است و ميتوانيد اسنادتان را بسادگي به اشتراک بگذاريد و بطور گروهي آنها را ويرايش کنيد.
گوگلارث (GoogleEarth) كه براي مشاهده كره زمين و مكانهاي مختلف آن بصورت مجازي است.
سرويس آمار بازديد سايت گوگل (Google Analytics)، ابزاري بسيار کامل است. هر نوع اطلاعاتي در مورد بازديدکنندگان سايتتان که بخواهيد به شما ميدهد. اکثر شهرهاي ايران را ميشناسد و بازديدکنندگانتان از هر شهري را به شما اطلاع ميدهد.
گوگل دسکتاپ، ابزار جستوجوي داخل رايانه شخصي شما که تمام فايلهاي داخل رايانهتان را بسرعت و مانند جستوجوي اينترنت برايتان مييابد. کافي است آن را نصب کنيد و به آن فرصت بدهيد تا فايلهاي داخل رايانه شما را شناسايي کند. گوگل دسکتاپ در کنار موتور جستوجوي خود، امکانات بسيار جالب ديگري به نام Gadget هم دارد که شامل انواع ابزار کاربردي و سرگرمي جالب ميشود.
مترجم گوگل (Google Translator) متون شما را به 36 زبان مختلف ميتواند ترجمه كند.
خدمات گوگل محدود به اينها نيست و شامل موارد بيشتري در حوزه خريد و فروش، پاسخ به سؤالات و ... ميشود.
گوگل علاوه بر اينها سايتهاي زيادي را هم خريداري كرده است. سايتهايي كه كاربران زيادي در آنها فعاليت ميكنند. مثلاً يوتيوب (Youtube) سايتي است كه كاربران ميتوانند فيلمها را در آن به اشتراك بگذارند. اين سايت توسط گوگل خريداري شده است.
وجه اشتراك اين سايتها و خدمات مختلف در تعداد بسيار كاربرانشان است. كاربراني كه اكنون با كلمه كاربري (Account) كه در گوگل دارند از خدمات اين سايتها بهرهمند ميشوند.
***
رايگان؟!
همه موارد بالا از خدمات مفيدي است كه گوگل به كاربران خود ميدهد اما آيا تا به حال اين سؤال برايتان پيش آمده كه اين همه خدمات، چرا براي شما "رايگان" عرضه ميشود؟
همه ما شنيدهايم و ميدانيم كه انجام اين كارها براي گوگل هزينه زيادي دارد. سرمايهگذاران بزرگي بايد پول خرج كنند، مهندسان زيادي در حوزههاي مختلف بايد دورهم جمع شوند، قطعات فني زيادي مثل سرورها و چيزهاي ديگر بايد ساخته شده و در كنار هم قرارگيرند تا چيزي به عنوان گوگل و خدمات آن در صفحه مرورگر ما عينيت پيدا كند.
استفاده از اين همه، براي ما تقريباً هيچ هزينهاي ندارد. ظاهراً همه چيز مجاني است. اما چرا؟!
***
تبليغات و .... ؟!
در محيط اينترنت سايتهايي كه بازديدكننده بيشتري را به خود جلب كنند، محل مناسبي براي كسب اطلاعات از كاربران و همچنين تبليغات براي آنها ميشوند. گوگل نيز از اين امر مستثني نيست؛ اما گوگل هيچ تبليغي را در صفحه اول خود نميگذارد. گوگل با توجه به نوع جستوجويي كه شما انجام ميدهيد، براي شما تبليغات مرتبط نشان ميدهد.
همچنين گوگل با توجه به محتواي نامههايي كه در صندوق ايميلتان داريد، به شما تبليغ نشان ميدهد. يعني با توجه به محتواي نامههايي كه شما براي افراد ديگر ميفرستيد يا براي شما ميآيد، به شما تبليغات مرتبط نشان ميدهد.
كار از اين به بعد كمي مخفيانهتر ميشود. او ميتواند با تحليل و بررسي جستوجوها و همچنين محتواي نامهها و همچنين صفحاتي كه كاربران به آنها مراجعه ميكنند (يعني اطلاعاتي كه نياز كاربران هست) به اطلاعات ذيقيمتي در مورد كاربرانش دست پيدا كند. اين اطلاعات ميتواند در مورد تكتك كاربران يا اقشار خاصي از كاربران در محدودههاي مكاني يا زماني خاص باشد. مثلاً ميتواند بفهمد كه نويسنده متني كه يك حساب كاربري در گوگل دارد به دنبال چه چيزهايي در گوگل بوده يا براي دسته كساني كه در محدوده مكاني "استان تهران" زندگي ميكنند چه چيزهايي اهميت دارد. حتي ميتواند بفهمد كاربران اينترنت در مثلاً استان "آذربايجان غربي" يا شهرستان "فسا" در "استان فارس" در زمان عيدنوروز بيشتر به دنبال چه چيزهايي هستند. او ميتواند از اين طريق بسياري از خواستهها و سلايق ما و جامعهاي كه در آن هستيم را بفهمد.
شايد اينها خيلي براي ما اهميت نداشته باشد ولي براي برخي افراد و شركتها اطلاعات بسيار مفيد و حتي حياتي قلمداد ميشوند. چطور؟ اگر با بحثهاي بازاريابي و توليد و فروش محصول آشنا باشيد، به دست آوردن نياز و سليقه مخاطب براي توليدكنندگان اهميت زيادي دارد. گوگل با تحليل محتواي اطلاعاتي كه از كاربران به دست ميآورد (مثل اطلاعات مكاني، نوع جستوجوها، محتواي نامهها و ...)، اطلاعات بسيار ذيقيمتي براي شركتهاي مختلف تهيه ميكند و اينجاست كه بايد براي به دست آوردن اين اطلاعات پول خرج كرد. يكسري از اطلاعات دم دستيتر در اختيار عموم قرار داده ميشود تا قدرت گوگل نشان داده شود و ايجاد جذابيت كند مثل اطلاعاتي كه در مورد بيشترين كلمات جستوجو شده از شهرهاي مختلف جهان ميتوانيد روي سايت گوگل ببينيد.
تا اينجاي مسأله را شايد بتوان با استناد به توافقنامهاي كه در ابتداي استفاده از گوگل و يا هنگام عضويت در آن ميخوانيد و قبول ميكنيد، هضم كرد.
شما با قبول اين توافقنامه، به گوگل اين اجازه را ميدهيد كه از اطلاعات شما اين گونه استفادهها را انجام دهد.
به هرصورت بايد بدانيم كه گوگل چيزي بيش از آنچه كه ما هزينه آن را ميپردازيم، به ما نميدهد. هزينهاي كه ما به گوگل ميپردازيم، همان استفاده كردن ما از گوگل است. كافي است كه ما وارد سايت گوگل شويم و از خدماتش مثل جستوجوي عبارات و عكسها، استفاده از جيميل و ... استفاده كنيم تا هزينه اين خدمات را پرداخته باشيم!
اما چيز ديگري در اين بين هست كه مسأله را براي كاربران حساستر ميكند. آيا گوگل ميتواند به عنوان يك بازوي اطلاعاتي- امنيتي براي به دست آوردن اطلاعات از مردم و يا مبارزه با دشمنان دولتها استفاده شود؟
پاسخ اين مسأله، مثبت است و با توجه به دلايل و شواهدي كه در ادامه مطلب به آنها اشاره ميشود، دولت آمريکا خود يكي از حاميان اصلي آن است.
***
گوگل از شما چه ميداند؟
اطلاع از وضعيت علمي، نظامي، اقتصادي، فرهنگي و به هرصورت اطلاع از وضع دولتهاي ديگر و نيروهاي مرتبط با آنان، نقش اساسي در تأمين امنيت يك دولت خاص (در اينجا يعني آمريكا) خواهد داشت. براي آمريكا اهميت زيادي دارد تا بداند محققان كشور "الف" در زمينه پژوهشهاي علمي ـ صنعتي خاص، به چه نتايجي دست يافتهاند؟ براي آنها اطلاع از وضعيت اقتصادي و فرهنگي يك كشور خيلي مهم است. همچنين در زمينههايي كه به آن نام تروريسم ميدهند، شناخت تحركات تروريستها و گروههايي از اين دست براي***شان اهميت حياتي دارد.
دستيابي به اين اطلاعات از جمله مواردي است كه هزينه زيادي براي كساني كه اين اطلاعات را ميخواهند، دارد.
گوگل چگونه ميتواند در تأمين اهداف مزبور نقش ايفا كند؟ بايد ديد كه گوگل چقدر در كسب اين اطلاعات مفيد است؟ آيا گوگل ميتواند وضعيت تحقيقات علمي ـ صنعتي يك جامعه خاص را بفهمد؟ آيا گوگل ميتواند ارتباطات بين افراد مختلف و احياناً تروريستها را آشکار کند؟
***
استفاده شما از معمولترين خدمات گوگل يعني جستوجوي اطلاعات (Search)، اطلاعات زير را در اختيار گوگل قرار ميدهد:
1- شماره IP رايانه شما: اين شماره بسته به شرايط، مكان رايانه شما و اطلاعات مرتبطي را در دنياي اينترنت نشان ميدهد؛ مثلاً اينكه شما از چه ISP (شركت تامين كننده اينترنت) استفاده ميكنيد و شهري كه هم اكنون در آن هستيد و چيزهايي از اين قبيل.
2- نوع سيستمعامل (مثل ويندوز xp) و مرورگري كه شما با آن كار ميكنيد (مثل فايرفاكس) و دقت صفحه نمايش شما (مثلا 800 در 600)
3- كلماتي كه توسط گوگل، جستوجو كردهايد.
4- تمام سايتهايي كه از طريق صفحه جستوجوي گوگل وارد آنها شدهايد.
5- اگر شما داراي يك حساب جي- ميل (Gmail) در گوگل باشيد، بايد اطلاعات زير را به موارد بالا اضافه كنيد:
- چه كساني به شما نامه فرستادهاند.
- كساني كه از شما نامه دريافت داشتهاند.
- محتواي همه نامههاي شما.
حتي اگر شما در جيميل، حسابي نداشته باشيد، نامههايي كه براي دارندگان جيميل ارسال كرده يا از آنها دريافت كردهايد شامل اين موضوع ميشوند.
استفاده شما از خدمات مختلف گوگل (مثل خبرخوان) و سايتهاي وابسته، اطلاعات بسيار بيشتري در اختيار گوگل ميگذارد؛ مثلاً اگر شما در شبكه اجتماعي اُركات (Orkut) عضو باشيد، تمام ارتباطات و فعاليتهاي شما در اين شبكه در اختيار گوگل است.
موارد ديگري هم هستند كه براي كاربران كشور ما فعلاً(!) كاربرد و اهميتي ندارند، ولي به آنها اشاره ميشود.
بعنوان مثال Latitude ابزاري است که امکان به اشتراکگذاري اطلاعات در مورد موقعيت جغرافيايي افراد از طريق تلفن همراه را در سرويس My Location فراهم ميکند. اگر چه در اين سرويس کاربر با انتخاب يک گزينه به گوگل اعلام ميکند موقعيت جغرافيايي او را شناسايي نکند، اين شرکت در سرور خود آخرين اطلاعات مربوط به موقعيت فيزيکي او را در سرور خود نگه مي دارد. آيا ميدانستيد گوگل از طريق اين سرويس از عمر باتري گوشي شما و ديگر اطلاعاتي که به ظاهراً اهميتي ندارند هم مطلع ميشود؟
بررسي جستوجوها
بهتر است ادامه گزارش را براي شمايي بنويسيم كه ميخواهيد كارتان از ديد شخص سومي مانند گوگل مخفي بماند. بسياري از مردم به هر دليل ميخواهند مقصودشان از جستوجوهايي كه در شبكه انجام ميدهند، پنهان بماند اما گوگل مجموع جستوجوهايي را كه از طريق دستگاه رايانه هر شخص انجام شده ميداند. آمار استفاده از سرويسهاي مختلفي كه از طريق اين رايانه انجام شده (مثل ايميل و...) را هم دارد. برايش خيلي سخت نيست تا بفهمد كدام جستوجو واقعي و كدام براي ردگمكردن است. حتي گوگل ميداند كه از صفحات جستوجويي كه برايمان فراهم كرده، در چه سايتهايي كليك كردهايم. فرض كنيد لابلاي جستوجوهايي كه انجام ميدهيم چند جستوجوي بيربط به موضوع هم بكنيم تا طرفمان (يعني گوگل) منظور ما را نفهمد و مثلاً رد گم ميكنيم اما بدليل اينكه كل عمليات ما تحتنظر گوگل انجام پذيرفته، خيلي نميتوانيم به پوشيدهماندن كارمان اطمينان داشته باشيم.
بررسي نامههاي الكترونيك
يكي ديگر از چيزهايي كه به ذهن ميرسد اين است كه محتواي نامههاي ما را بررسي كند. اگر مواردي از ارتباطات مشكوك در آنها يافت، مسأله را دنبال ميكند تا به سرنخهاي بيشتر و مدارك محكمتر برسد و نهايتاً اين امور به مراجع خاص آن ارجاع ميشود.
شايد بگوييم كه ما براي ارتباط با افراد بيگانه ايميلها را با نام مستعار ميسازيم و از اطلاعات با عنوان مستعار استفاده ميكنيم. البته كار خوبي است، اما اصلاً نبايد به آن اطمينان كرد. اجازه بدهيد مثال:
بسيار پيشآمده كه در صندوق ايميل شما كه به نام مستعار ايجاد كردهايد- نامهاي براي دوستتان فرستاده باشيد. كافي است دوست شما در پاسخ ايميل شما، نام واقعي شما را ببرد. يعني تمام زحمات شما براي مخفي ماندن هويتتان بر باد رفت؛ ادامه اين ماجرا مساوي است با لو رفتن اطلاعات بيشتر در مورد هويت شما و دوستانتان.
شايد بگوييد «من يك ايميل براي ارتباطات ناشناس دارم و يك ايميل ديگر براي ارتباط با دوستانم.» خب اين هم راه حل بهتري است اما هنوز اطمينان بخش نيست. هر بار كه از گوگل استفاده ميكنيد، گوگل رايانه شما را با يك كوكي (با شماره شناسايي يكتا) شناسايي ميكند. اين كوكي دو سال روي رايانه شما اعتبار دارد و با هربار استفاده از گوگل، مجدداً احيا ميشود. خب وقتي ببيند يك بار از ايميل 1 و بار ديگر از ايميل 2 روي اين رايانه استفاده شده، احتمال زيادي ميدهد كه هر دو متعلق به يك نفر باشد.
اگر صندوق ايميل شما در گوگل (Gmail) باشد، گوگل تمام ايميلهايي كه از آن ارسال يا به آن آمده باشد را ميداند.
كساني كه با رياضيات و آمار سر و كار دارند، ميدانند كه خيلي راحت ميتوان از طريق "گراف"، ارتباط بين ايميلها، هويتها را تشخيص داد.
البته شكل بالا، مثال بسيار سادهاي از گراف مزبور است. از طريق تحليل محتواي ايميلها ميتوان به موضوع ارتباطات بين ايميلها پي برد.
ايميلها از نظر ارتباطات كاري، ارتباطات دوستانه، ارتباطات خانوادگي و عاطفي و ... ميتواند دستهبندي شود. رايانهها و مكان جغرافيايي آنها هم معلومند. مشكل بتوان در چنين شبكهاي هويت مخفي داشت. شواهد زيادي در دست هست كه نشان ميدهد اطلاعات حتي پس از حذف آنها توسط كاربران، در سرورهاي گوگل نگهداري ميشود.
***
بررسي گفتوگوهاي آنلاين (چت)
گفت وگوهاي ما در محيطهاي چت (chat) حاوي اطلاعات زيادي است و همانند ايميلها قابل تحليل و پيگيري هستند.
بررسي استفاده ما از سرويسهاي مختلف گوگل
وقتي استفاده كاربران از خدمات مختلف گوگل به اين موارد اضافه ميشود، مسأله ابعاد جديدتري به خود ميگيرد. خدمات مختلفي كه گوگل روي سايت خود فراهم كرده، موجب اشتياق هرچه بيشتر كاربران براي استفاده از گوگل ميشود. البته براي استفاده از بسياري از اين خدمات بايد در گوگل يك حساب كاربري ايجاد نمود. استفاده از فيدريدر (يا خواننده خوراك) سايتهاي موردعلاقه ما را براي گوگل معلوم مينمايد. استفاده ما از سرويس گوگلارث (Google Earth)، مكانهاي مهم و مورد توجه ما را براي گوگل معلوم ميسازد. از اين طريق راحت ميتوان فهميد شما در كجا كار ميكنيد يا خانهتان كجاست؟ يا مكانهاي مهم و مورد توجه شما چه جاهايي هستند؟
در ابتداي مقاله اشاره شد كه گوگل علاوه بر سرويسهاي مختلفي كه روي سايت خود دارد، سايتهاي ديگري را هم تحت مالكيت خود درآورده است. يعني هر چه بيشتر سعي داشته تا افراد مختلف روي كره زمين با نيازها و سلايق مختلف را جذب خود كند. سرويسهاي مختلف گوگل، شبكه اجتماعي اركات (Orkut)، شبكه يوتيوب (YouTube) و سايتهاي بسياري مثل اينكه شايد شما تعلقش به گوگل را ندانيد، چيزهايي هستند كه معمولاً كاربران به آنها مراجعه دارند.
نصب گوگلدسكتاپ روي دستگاه رايانه شخصي، تير خلاصي است كه به اطلاعات خود ميزنيد. اين نرمافزار اطلاعات رايانه شما را بررسي كرده و يك موتور جستوجوي كوچك براي شما راهاندازي ميكند اما از كجا معلوم كه اطلاعات خاص(!) شما را براي جايي آنطرفتر از مرزها نفرستد؟!
هر بار استفاده كاربران از خدماتي كه توسط گوگل يا وابستگان او ارائه ميشود، اطلاعاتي را در اختيار او ميگذارد. مجموع اطلاعات جمعآوري شده با كمك علوم رياضيات، آمار، روانشناسي و رفتارشناسي، علوم اجتماعي و ... پردازش ميشود و اطلاعات بسيار زيادي در مورد كاربران به دست ميآيد. اطلاعاتي از قبيل اينكه شما كه هستيد؟ شغل شما، محل زندگي و كار، وضعيت رواني،عادتها، علاقهمنديها، كارهاي جدي و امور تفنني و پروژههايي كه در حال انجام آنها هستيد. اينها مواردي هستند كه براحتي از كنار آنها عبور ميكنيم، در حالي كه براي ديگران ارزش زيادي دارد.
***
امروز ميدانيم، همراه داشتن يكدستگاه تلفن همراه يعني اينكه در هر لحظه ميتوان موقعيت فيزيكي شما را با اختلاف چند متر تشخيص داد. ميتوان ادعا كرد كه تشخيص اين مساله براي گوگل، حتي اگر با نام كاربري وارد نشده باشيم، چندان مشكل نباشد.
مواردي كه گفته شد، بيان تهديدي است كه از طريق اينترنت متوجه ماست. ترفندهايي كه در محيط اينترنت براي مخفي ماندن خود و كارمان بكار ميبريم، چندان موثر نيستند و بايد با خطر بزرگ و پنهاني كه از طريق سرويسهاي مختلف اينترنتي متوجه جامعه ماست، آشنا شويم. اگر فكر كنيم وجود چنين ابزار قوي مورد توجه مراكز سلطه نيست، قطعاً اشتباه كردهايم.
مواردي كه در مورد گوگل ذكر شد، براي سرويسهاي ديگر مانند ياهو و ... هم صدق ميكند. گوگل به دليل فراهم آوردن خدمات متنوع و موردنياز كاربران از جذابيت بيشتري نسبت به سايرين برخوردار است و كاربران بيشتري به سوي آن گرايش دارند.
مهم اين است كه خودمان داراي اين فناوريها شويم يا آنكه خطرات ناشي از آنها را به حداقل برسانيم.
***
كيك زرد!
"فريتز" يك مهندس متبحر بود كه در بخش ساخت و توليد قطعات مربوط به پروژههاي هستهاي كار ميكرد. وقتي مسؤوليت طراحي فرايند توليد كيك زرد به او سپرده شد؛ از آنجا كه نياز به منابع دست اول و بهروز داشت، تصميم گرفت تا در اينترنت به دنبال منابع فوق بگردد. اين بود كه در مركزي كه در سازمان هستهاي براي ارتباطات اينترنتي در نظر گرفته شده بود، كار خود را آغاز كرد.
در نوار آدرس مرورگر اينترنت، شروع كرد به تايپ كردن: google.com، و در كادر جستوجو اين طور تايپ كرد: yellow cake. ليستي از سايتها برايش آمد و شروع كرد به كليك كردن نام سايتها تا ببيند محتواي آنها چيست؟ او جستوجوي خود را با عباراتي تخصصيتر ادامه داد و در نهايت اطلاعات مفيدي در مورد اين ماده، فرايند توليد آن و قطعات دستگاههايي كه آن را توليد ميكنند، پيدا كرد. البته او كمي در مورد كار در اينترنت اطلاعات داشت. به همين خاطر در بين جسنجوهايي كه ميكرد، چند جستوجوي بيمورد را هم انجام داد. مثلاً يك بار به دنبال newspaper و بار ديگر به دنبال mobile و كلمات بيربط به كيك زرد جستوجو کرد.
براي دريافت اطلاعات از سايتهايي كه آنها را پيدا كرده بود، لازم بود تا در يكي دوتا از آنها عضو شود و براي يكي دوتا از آنها ايميل بفرستد. اينكارها را با ايميلي كه بصورت ناشناس در جيميل (GMail) ساخته بود، انجام داد. در انتها هم ايميل خودش را چك كرد. البته اين ايميل به نام «مرد آوازخوان» در جيميل ساخته شده بود و هيچ ربطي به نام واقعياش نداشت و با آن با دوستانش مكاتبه ميكرد.
هزاران كيلومتر آنطرفتر از مرزهاي كشور «ايندولند»، سرورهاي گوگل گزارش دادند كه تعدادي جستوجوي با موضوع فرايند هستهاي در يكي از آدرسهاي اينترنتي اين كشور انجام شده است. آدرس IP رايانه بهكارگرفتهشده مربوط به يكي از سازمانهاي درگير در امور هستهاي بود. در طول زمان چهار ساعت كار با رايانه مزبور، 17 مرتبه از عبارات تخصصي در مسايل فناوري هستهاي و پنج مرتبه عبارات پراكنده استفاده شده بود. در اين مدت، از رايانه مزبور 57 كليك به سايتهاي مرتبط با مسائل هستهاي شده بود. گوگل با توجه به اينكه خودش يك موتور جستوجوست، از محتواي سايتهاي مزبور كاملاً مطلع بود. در بازه زماني كه توسط رايانه مزبور اين جستوجوها انجام شده بود (از ساعت 14 تا حدود 18 ) دو ايميل توسط دستگاه باز شده بود. يكي از آنها easy_driver@gmail.com با پروفايل ناشناس و ديگري هم signing_man@gmail.com بود كه مشخصات پروفايل درست و حسابي نداشت. البته در يكي از نامههايي كه به اين ايميل آمده بود، با عنوان جناب آقاي فريتز مكگال نام برده شده بود كه هويت صاحب ايميل را برملا كرد. كار از اين به بعد چندان سخت نبود. تمام ايميلهايي كه با اين ايميل مكاتبه داشتند، بررسي شدند و فهرستي از كساني كه با فريتز رابطه كاري داشتند، تهيه شد.
روز بعد فريتز ايميل واقعي خود (يعني mailto:signing_man@gmail.com) را از طريق رايانه شخصي كه در منزل داشت، چك كرد. تبليغ نرمافزار گوگل ارث (Google Earth) را بتازگي در اينترنت ديده بود. آن را نصب كرد و نخستين جايي را كه سعي كرد با آن مشاهده كند، محله مسكوني بود كه در آن زندگي ميكرد. سپس سري هم به محلي در چند كيلومتري شهر، جايي كه قرار بود كارخانه توليد كيك زرد در آنجا باشد، زد. از بالا اصلاً شبيه به يك كارخانه هستهاي نبود!
رايانه مستقر در منزل شخصي او هم شناسايي شد و از اين به بعد آن هم تحت نظر قرار گرفت.
اين فرايند براي كساني كه با فريتز رابطه مكاتباتي كاري داشتند، تكرار شد. اطلاعات خوبي نصيب گروهي كه از سوي سازمان سيا در شركت گوگل مستقر بودند، شد. آنها از طريق مرور عبارات جستوجو متوجه شدند كه وضع پروژههاي هستهاي در چه مرحلهاي است! همچنين با مدلسازي ارتباطات ايميلها و تحليل محتواي آنها به اسم و رسم 11 نفر از محققان و دانشمندان مرتبط با مسائل هستهاي پي بردند. اغلب افراد مزبور از طريق نرمافزار گوگلارث به مكاني در چند كيلومتري شهر سر زده بودند و معلوم بود كه قرار است آنجا خبري باشد! اين محققان از ابزار گوگلريدر براي مطلع شدن از آخرين اخبار و تغييرات در سايتها و وبلاگهاي موردعلاقه خود استفاده ميكردند. براي تكميل اطلاعات، از اطلاعاتي كه توسط سايت ياهو و هات ميل و چند سايت ديگر كسب شده بود، استفاده شد.
هنگامي كه مسائل حياتي پيش بيايد گوگل، ياهو يا هر شركت ديگري بايد با سازمان سيا همكاري كند؛ با تحليل اين سايتها و همچنين جستوجوهايي كه اين افراد در زمينههاي ديگر نموده بودند، تا حدود زيادي مشخصات اخلاقي، فكري و رواني اين افراد بر تيم سازمان سيا معلوم شد. قرار شد با چهار نفر از آنها تماس گرفته شود....
جنگ رسانهاي بزرگي عليه «ايندولند» آغاز شد. كار به تهديدهاي نظامي و لشكركشي كشيده شد. مابقي ماجرا را تا آخر خودتان حدس بزنيد!